shalamche - شلمچه

امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر یک صلوات

shalamche - شلمچه

امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر یک صلوات

وصیتنامه سیاسی‌ ـ الهی امام خمینی (ره) صفحه ۲

بسم‌الله الرحمن‌ الرحیم‌

اهمیت‌ انقلاب‌ شکوهمند اسلامی‌ که‌ دستاورد میلیونها انسان‌ ارزشمند و هزاران‌ شهید جاوید آن‌ و آسیب‌ دیدگان‌ عزیز، این‌ شهیدان‌ زنده‌ است‌ و مورد امید میلیونها مسلمانان‌ و مستضعفان‌ جهان‌ است‌، به‌ قدری‌ است‌ که‌ ارزیابی‌ آن‌ از عهدة‌ قلم‌ و بیان‌ والاتر و برتر است‌. اینجانب‌، روح‌الله موسوی‌ خمینی‌ که‌ از کرم‌ عظیم‌ خداوند متعال‌ با همة‌ خطایا مأیوس‌ نیستم‌ و زاد راه‌ پرخطرم‌ همان‌ دلبستگی‌ به‌ کرم‌ کریم‌ مطلق‌ است‌، به‌ عنوان‌ یک‌ نفر طلبة‌ حقیر که‌ همچون‌ دیگر برادران‌ ایمانی‌ امید به‌ این‌ انقلاب‌ و بقای‌ دستاوردهای‌ آن‌ و به‌ ثمر رسیدن‌ هرچه‌ بیشتر آن‌ دارم‌، به‌ عنوان‌ وصیت‌ به‌ نسل‌ حاضر و نسلهای‌ عزیز آینده‌ مطالبی‌ هر چند تکراری‌ عرض‌ می‌نمایم‌. و از خداوند بخشاینده‌ می‌خواهم‌ که‌ خلوص‌ نیت‌ در این‌ تذکرات‌ عنایت‌ فرماید.

1) ما می‌دانیم‌ که‌ این‌ انقلاب‌ بزرگ‌ که‌ دست‌ جهانخواران‌ و ستمگران‌ را از ایران‌ بزرگ‌ کوتاه‌ کرد، با تأییدات‌ غیبی‌ الهی‌ پیروز گردید. اگر نبود دست‌ توانای‌ خداوند امکان‌ نداشت‌ یک‌ جمعیت‌ 36 میلیونی‌ با آن‌ تبلیغات‌ ضداسلامی‌ و ضد روحانی‌ خصوص‌ در این‌ صد سال‌ اخیر و با آن‌ تفرقه‌افکنیهای‌ بیحساب‌ قلمداران‌ و زبان‌ مُزدان‌ در مطبوعات‌ و سخنرانیها و مجالس‌ و محافل‌ ضداسلامی‌ و ضدملی‌ به‌ صورت‌ ملیت‌، و آنهمه‌ شعرها و بذله‌گوییها، و آنهمه‌ مراکز عیاشی‌ و فحشا و قمار و مسکرات‌ و مواد مخدره‌ که‌ همه‌ و همه‌ برای‌ کشیدن‌ نسل‌ جوان‌ فعال‌ که‌ باید در راه‌ پیشرفت‌ و تعالی‌ و ترقی‌ میهن‌ عزیز خود فعالیت‌ نمایند، به‌ فساد و بی‌تفاوتی‌ در پیشامدهای‌ خائنانه‌، که‌ به‌ دست‌ شاه‌ فاسد و پدر بی‌فرهنگش‌ و دولتها و مجالس‌ فرمایشی‌ که‌ از طرف‌ سفارتخانه‌های‌ قدرتمندان‌ بر ملت‌ تحمیل‌ می‌شد، و از همه‌ بدتر وضع‌ دانشگاهها و دبیرستانها و مراکز آموزشی‌ که‌ مقدرات‌ کشور به‌ دست‌ آنان‌ سپرده‌ می‌شد، با به‌ کار گرفتن‌ معلمان‌ و استادان‌ غربزده‌ یا شرقزدة‌ صددرصد مخالف‌ اسلام‌ و فرهنگ‌ اسلامی‌ بلکه‌ ملی‌ صحیح‌، با نام‌ «ملیت‌» و «ملی‌گرایی‌»، گرچه‌ در بین‌ آنان‌ مردانی‌ متعهد و دلسوز بودند، لکن‌ با اقلیت‌ فاحش‌ آنان‌ و در تنگنا قرار دادنشان‌ کار مثبتی‌ نمی‌توانستند انجام‌ دهند و با اینهمه‌ و دهها مسائل‌ دیگر، از آن‌ جمله‌ به‌ انزوا و عزلت‌ کشیدن‌ روحانیان‌ و با قدرت‌ تبلیغاتْ به‌ انحراف‌ فکری‌ کشیدن‌ بسیاری‌ از آنان‌، ممکن‌ نبود این‌ ملت‌ با این‌ وضعیت‌ یکپارچه‌ قیام‌ کنند و در سرتاسر کشور با ایدة‌ واحد و فریاد «الله اکبر» و فداکاریهای‌ حیرت‌آور و معجزه‌آسا تمام‌ قدرتهای‌ داخل‌ و خارج‌ را کنار زده‌ و خودْ مقدرات‌ کشور را به‌ دست‌ گیرد. بنابراین‌ شک‌ نباید کرد که‌ انقلاب‌ اسلامی‌ ایران‌ از همة‌ انقلابها جدا است‌: هم‌ در پیدایش‌ و هم‌ در کیفیت‌ مبارزه‌ و هم‌ در انگیزة‌ انقلاب‌ و قیام‌. و تردید نیست‌ که‌ این‌ یک‌ تحفة‌ الهی‌ و هدیة‌ غیبی‌ بوده‌ که‌ از جانب‌ خداوند منان‌ بر این‌ ملت‌ مظلوم‌ غارتزده‌ عنایت‌ شده‌ است‌.

2) اسلام‌ و حکومت‌ اسلامی‌ پدیدة‌ الهی‌ است‌ که‌ با به‌ کار بستن‌ آن‌ سعادت‌ فرزندان‌ خود را در دنیا و آخرت‌ به‌ بالاترین‌ وجه‌ تأمین‌ می‌کند و قدرت‌ آن‌ دارد که‌ قلم‌ سرخ‌ بر ستمگریها و چپاولگریها و فسادها و تجاوزها بکشد و انسانها را به‌ کمال‌ مطلوب‌ خود برساند. و مکتبی‌ است‌ که‌ برخلاف‌ مکتبهای‌ غیرتوحیدی‌، در تمام‌ شئون‌ فردی‌ و اجتماعی‌ و مادی‌ و معنوی‌ و فرهنگی‌ و سیاسی‌ و نظامی‌ و اقتصادی‌ دخالت‌ و نظارت‌ دارد و از هیچ‌ نکته‌، ولو بسیار ناچیز که‌ در تربیت‌ انسان‌ و جامعه‌ و پیشرفت‌ مادی‌ و معنوی‌ نقش‌ دارد فروگذار ننموده‌ است‌؛ و موانع‌ و مشکلات‌ سر راه‌ تکامل‌ را در اجتماع‌ و فرد گوشزد نموده‌ و به‌ رفع‌ آنها کوشیده‌ است‌. اینک‌ که‌ به‌ توفیق‌ و تأیید خداوند، جمهوری‌ اسلامی‌ با دست‌ توانای‌ ملت‌ متعهد پایه‌ریزی‌ شده‌، و آنچه‌ در این‌ حکومت‌ اسلامی‌ مطرح‌ است‌ اسلام‌ و احکام‌ مترقی‌ آن‌ است‌، بر ملت‌ عظیم‌الشأن‌ ایران‌ است‌ که‌ در تحقق‌ محتوای‌ آن‌ به‌ جمیع‌ ابعاد و حفظ‌ و حراست‌ آن‌ بکوشند که‌ حفظ‌ اسلام‌ در رأس‌ تمام‌ واجبات‌ است‌، که‌ انبیای‌ عظام‌ از آدم‌ ـ علیه‌ السلام‌ ـ تا خاتم‌النبیین‌ ـ صلی‌الله علیه‌ و آله‌ و سلم‌ ـ در راه‌ آن‌ کوشش‌ و فداکاری‌ جانفرسا نموده‌اند و هیچ‌ مانعی‌ آنان‌ را از این‌ فریضة‌ بزرگ‌ بازنداشته‌؛ و همچنین‌ پس‌ از آنان‌ اصحاب‌ متعهد و ائمة‌ اسلام‌ ـ علیهم‌ صلوات‌ الله ـ با کوششهای‌ توانفرسا تا حد نثار خون‌ خود در حفظ‌ آن‌ کوشیده‌اند. و امروز بر ملت‌ ایران‌، خصوصاً، و بر جمیع‌ مسلمانان‌، عموماً، واجب‌ است‌ این‌ امانت‌ الهی‌ را که‌ در ایران‌ به‌ طور رسمی‌ اعلام‌ شده‌ و در مدتی‌ کوتاه‌ نتایج‌ عظیمی‌ به‌ بار آورده‌، با تمام‌ توان‌ حفظ‌ نموده‌ و در راه‌ ایجاد مقتضیات‌ بقای‌ آن‌ و رفع‌ موانع‌ و مشکلات‌ آن‌ کوشش‌ نمایند. و امید است‌ که‌ پرتو نور آن‌ بر تمام‌ کشورهای‌ اسلامی‌ تابیدن‌ گرفته‌ و تمام‌ دولتها و ملتها با یکدیگر تفاهم‌ در این‌ امر حیاتی‌ نمایند، و دست‌ ابرقدرتهای‌ عالمخوار و جنایتکاران‌ تاریخ‌ را تا ابد از سر مظلومان‌ و ستمدیدگان‌ جهان‌ کوتاه‌ نمایند.

اینجانب‌ که‌ نفسهای‌ آخر عمر را می‌کشم‌ به‌ حسب‌ وظیفه‌، شطری‌ از آنچه‌ در حفظ‌ و بقای‌ این‌ ودیعة‌ الهی‌ دخالت‌ دارد و شطری‌ از موانع‌ و خطرهایی‌ که‌ آن‌ را تهدید می‌کنند، برای‌ نسل‌ حاضر و نسلهای‌ آینده‌ عرض‌ می‌کنم‌ و توفیق‌ و تأیید همگان‌ را از درگاه‌ پروردگار عالمیان‌ خواهانم‌.

الف‌ بی‌تردید رمز بقای‌ انقلاب‌ اسلامی‌ همان‌ رمز پیروزی‌ است‌؛ و رمز پیروزی‌ را ملت‌ می‌داند و نسلهای‌ آینده‌ در تاریخ‌ خواهند خواند که‌ دو رکن‌ اصلی‌ آن‌: انگیزة‌ الهی‌ و مقصد عالی‌ حکومت‌ اسلامی‌؛ و اجتماع‌ ملت‌ در سراسر کشور با وحدت‌ کلمه‌ برای‌ همان‌ انگیزه‌ و مقصد.

اینجانب‌ به‌ همة‌ نسلهای‌ حاضر و آینده‌ وصیت‌ می‌کنم‌ که‌ اگر بخواهید اسلام‌ و حکومت‌ الله برقرار باشد و دست‌ استعمار و استثمارگرانِ خارج‌ و داخل‌ از کشورتان‌ قطع‌ شود، این‌ انگیزة‌ الهی‌ را که‌ خداوند تعالی‌ در قرآن‌ کریم‌ بر آن‌ سفارش‌ فرموده‌ است‌ از دست‌ ندهید؛ و در مقابل‌ این‌ انگیزه‌ که‌ رمز پیروزی‌ و بقای‌ آن‌ است‌، فراموشی‌ هدف‌ و تفرقه‌ و اختلاف‌ است‌. بی‌جهت‌ نیست‌ که‌ بوقهای‌ تبلیغاتی‌ در سراسر جهان‌ و ولیده‌های‌ بومی‌ آنان‌ تمام‌ توان‌ خود را صرف‌ شایعه‌ها و دروغهای‌ تفرقه‌افکن‌ نموده‌اند و میلیاردها دلار برای‌ آن‌ صرف‌ می‌کنند. بی‌ انگیزه‌ نیست‌ سفرهای‌ دائمی‌ مخالفان‌ جمهوری‌ اسلامی‌ به‌ منطقه‌. و مع‌الاسف‌ در بین‌ آنان‌ از سردمداران‌ و حکومتهای‌ بعض‌ کشورهای‌ اسلامی‌، که‌ جز به‌ منافع‌ شخص‌ خود فکر نمی‌کنند و چشم‌ و گوش‌ بسته‌ تسلیم‌ امریکا هستند دیده‌ می‌شود؛ و بعض‌ از روحانی‌ نماها نیز به‌ آنان‌ ملحقند.

امروز و در آتیه‌ نیز آنچه‌ برای‌ ملت‌ ایران‌ ومسلمانان‌ جهان‌ باید مطرح‌ باشد و اهمیت‌ آن‌ را در نظر گیرند، خنثی‌ کردن‌ تبلیغات‌ تفرقه‌ افکنِ خانه‌ برانداز است‌. توصیة‌ اینجانب‌ به‌ مسلمین‌ و خصوص‌ ایرانیان‌ بویژه‌ در عصر حاضر، آن‌ است‌ که‌ در مقابل‌ این‌ توطئه‌ها عکس‌ العمل‌ نشان‌ داده‌ و به‌ انسجام‌ و وحدت‌ خود، به‌ هر راه‌ ممکن‌ افزایش‌ دهند و کفار و منافقان‌ را مأیوس‌ نمایند.

ب‌ از توطئه‌های‌ مهمی‌ که‌ در قرن‌ اخیر، خصوصاً در دهه‌های‌ معاصر، و بویژه‌ پس‌ از پیروزی‌ انقلاب‌ آشکارا به‌ چشم‌ می‌خورد، تبلیغات‌ دامنه‌دار با ابعاد مختلف‌ برای‌ مأیوس‌ نمودن‌ ملتها و خصوص‌ ملت‌ فداکار ایران‌ از اسلام‌ است‌. گاهی‌ ناشیانه‌ و با صراحت‌ به‌ اینکه‌ احکام‌ اسلام‌ که‌ 1400 سال‌ قبل‌ وضع‌ شده‌ است‌ نمی‌تواند در عصر حاضر کشورها را اداره‌ کند، یا آنکه‌ اسلام‌ یک‌ دین‌ ارتجاعی‌ است‌ و با هر نوآوری‌ و مظاهر تمدن‌ مخالف‌ است‌، و در عصر حاضر نمی‌شود کشورها از تمدن‌ جهانی‌ و مظاهر آن‌ کناره‌ گیرند، و امثال‌ این‌ تبلیغات‌ ابلهانه‌ و گاهی‌ موذیانه‌ و شیطنت‌آمیز به‌ گونة‌ طرفداری‌ از قداست‌ اسلام‌ که‌ اسلام‌ و دیگر ادیان‌ الهی‌ سر و کار دارند با معنویات‌ و تهذیب‌ نفوس‌ و تحذیر از مقامات‌ دنیایی‌ و دعوت‌ به‌ ترک‌ دنیا و اشتغال‌ به‌ عبادات‌ و اذکار و ادعیه‌ که‌ انسان‌ را به‌ خدای‌ تعالی‌ نزدیک‌ و از دنیا دور می‌کند، و حکومت‌ و سیاست‌ و سررشته‌داری‌ برخلاف‌ آن‌ مقصد و مقصود بزرگ‌ و معنوی‌ است‌، چه‌ اینها تمام‌ برای‌ تعمیر دنیا است‌ و آن‌ مخالف‌ مسلک‌ انبیای‌ عظام‌ است‌! و مع‌الاسف‌ تبلیغ‌ به‌ وجه‌ دوم‌ در بعض‌ از روحانیان‌ و متدینان‌ بیخبر از اسلام‌ تأثیر گذاشته‌ که‌ حتی‌ دخالت‌ در حکومت‌ و سیاست‌ را به‌ مثابة‌ یک‌ گناه‌ و فسق‌ می‌دانستند و شاید بعضی‌ بدانند! و این‌ فاجعة‌ بزرگی‌ است‌ که‌ اسلام‌ مبتلای‌ به‌ آن‌ بود.

گروه‌ اول‌ که‌ باید گفت‌ از حکومت‌ و قانون‌ و سیاست‌ یا اطلاع‌ ندارند یا غرضمندانه‌ خود را به‌ بی‌اطلاعی‌ می‌زنند. زیرا اجرای‌ قوانین‌ بر معیار قسط‌ و عدل‌ و جلوگیری‌ از ستمگری‌ و حکومت‌ جائرانه‌ و بسط‌ عدالت‌ فردی‌ و اجتماعی‌ و منع‌ از فساد و فحشا و انواع‌ کجرویها، و آزادی‌ بر معیار عقل‌ و عدل‌ و استقلال‌ و خودکفایی‌ و جلوگیری‌ از استعمار و استثمار و استعباد، و حدود و قصاص‌ و تعزیرات‌ بر میزان‌ عدل‌ برای‌ جلوگیری‌ از فساد و تباهی‌ یک‌ جامعه‌، و سیاست‌ و راه‌ بردن‌ جامعه‌ به‌ موازین‌ عقل‌ و عدل‌ و انصاف‌ و صدها از این‌ قبیل‌، چیزهایی‌ نیست‌ که‌ با مرور زمان‌ در طول‌ تاریخ‌ بشر و زندگی‌ اجتماعی‌ کهنه‌ شود. این‌ دعوی‌ به‌ مثابة‌ آن‌ است‌ که‌ گفته‌ شود قواعد عقلی‌ و ریاضی‌ در قرن‌ حاضر باید عوض‌ شود و به‌ جای‌ آن‌ قواعد دیگر نشانده‌ شود. اگر در صدر خلقت‌، عدالت‌ اجتماعی‌ باید جاری‌ شود و از ستمگری‌ و چپاول‌ و قتل‌ باید جلوگیری‌ شود، امروز چون‌ قرن‌ اتم‌ است‌ آن‌ روش‌ کهنه‌ شده‌! و ادعای‌ آنکه‌ اسلام‌ با نوآوردها مخالف‌ است‌ ـ همان‌ سان‌ که‌ محمدرضا پهلوی‌ مخلوع‌ می‌گفت‌ که‌ اینان‌ می‌خواهند با چهارپایان‌ در این‌ عصر سفر کنند ـ یک‌ اتهام‌ ابلهانه‌ بیش‌ نیست‌. زیرا اگر مراد از مظاهر تمدن‌ و نوآوردها، اختراعات‌ و ابتکارات‌ و صنعتهای‌ پیشرفته‌ که‌ در پیشرفت‌ و تمدن‌ بشر دخالت‌ دارد، هیچ‌گاه‌ اسلام‌ و هیچ‌ مذهب‌ توحیدی‌ با آن‌ مخالفت‌ نکرده‌ و نخواهد کرد بلکه‌ علم‌ و صنعت‌ مورد تأکید اسلام‌ و قرآن‌ مجید است‌. و اگر مراد از تجدد و تمدن‌ به‌ آن‌ معنی‌ است‌ که‌ بعضی‌ روشنفکران‌ حرفه‌ای‌ می‌گویند که‌ آزادی‌ در تمام‌ منکرات‌ و فحشا حتی‌ همجنس‌بازی‌ و از این‌ قبیل‌، تمام‌ ادیان‌ آسمانی‌ و دانشمندان‌ و عقلا با آن‌ مخالفند گرچه‌ غرب‌ و شرقزدگان‌ به‌ تقلید کورکورانه‌ آن‌ را ترویج‌ می‌کنند.

و اما طایفة‌ دوم‌ که‌ نقشة‌ موذیانه‌ دارند و اسلام‌ را از حکومت‌ و سیاست‌ جدا می‌دانند. باید به‌ این‌ نادانان‌ گفت‌ که‌ قرآن‌ کریم‌ و سنت‌ رسول‌الله ـ صلی‌الله علیه‌ و آله‌ ـ آنقدر که‌ در حکومت‌ و سیاست‌ احکام‌ دارند در سایر چیزها ندارند؛ بلکه‌ بسیار از احکام‌ عبادی‌ اسلام‌، عبادی‌ ـ سیاسی‌ است‌ که‌ غفلت‌ از آنها این‌ مصیبتها را به‌ بار آورده‌. پیغمبر اسلام‌(ص‌) تشکیل‌ حکومت‌ داد مثل‌ سایر حکومتهای‌ جهان‌ لکن‌ با انگیزة‌ بسط‌ عدالت‌ اجتماعی‌. و خلفای‌ اول‌ اسلامی‌ حکومتهای‌ وسیع‌ داشته‌اند و حکومت‌ علی‌بن‌ ابیطالب‌ ـ علیه‌السلام‌ ـ نیز با همان‌ انگیزه‌، به‌ طور وسیعتر و گسترده‌تر از واضحات‌ تاریخ‌ است‌. و پس‌ از آن‌ بتدریج‌ حکومت‌ به‌ اسم‌ اسلام‌ بوده‌؛ و اکنون‌ نیز مدعیان‌ حکومت‌ اسلامی‌ به‌ پیروی‌ از اسلام‌ و رسول‌ اکرم‌ ـ صلی‌الله علیه‌ و آله‌ ـ بسیارند.

اینجانب‌ در این‌ وصیتنامه‌ با اشاره‌ می‌گذرم‌، ولی‌ امید آن‌ دارم‌ که‌ نویسندگان‌ و جامعه‌شناسان‌ و تاریخ‌نویسان‌، مسلمانان‌ را از این‌ اشتباه‌ بیرون‌ آورند. و آنچه‌ گفته‌ شده‌ و می‌شود که‌ انبیا ـ علیهم‌السلام‌ ـ به‌ معنویات‌ کار دارند و حکومت‌ و سررشته‌داری‌ دنیایی‌ مطرود است‌ و انبیا و اولیا و بزرگان‌ از آن‌ احتراز می‌کردند و ما نیز باید چنین‌ کنیم‌، اشتباه‌ تأسف‌آوری‌ است‌ که‌ نتایج‌ آن‌ به‌ تباهی‌ کشیدن‌ ملتهای‌ اسلامی‌ و باز کردن‌ راه‌ برای‌ استعمارگران‌ خونخوار است‌، زیرا آنچه‌ مردود است‌ حکومتهای‌ شیطانی‌ و دیکتاتوری‌ و ستمگری‌ است‌ که‌ برای‌ سلطه‌جویی‌ و انگیزه‌های‌ منحرف‌ و دنیایی‌ که‌ از آن‌ تحذیر نموده‌اند؛ جمع‌آوری‌ ثروت‌ و مال‌ و قدرت‌طلبی‌ و طاغوت‌ گرایی‌ است‌ و بالاخره‌ دنیایی‌ است‌ که‌ انسان‌ را از حق‌ تعالی‌ غافل‌ کند. و اما حکومت‌ حق‌ برای‌ نفع‌ مستضعفان‌ و جلوگیری‌ از ظلم‌ و جور و اقامة‌ عدالت‌ اجتماعی‌، همان‌ است‌ که‌ مثل‌ سلیمان‌ بن‌ داوود و پیامبر عظیم‌الشأن‌ اسلام‌ ـ صلی‌الله علیه‌ و آله‌ ـ و اوصیای‌ بزرگوارش‌ برای‌ آن‌ کوشش‌ می‌کردند؛ از بزرگترین‌ واجبات‌ و اقامة‌ آن‌ از والاترین‌ عبادات‌ است‌، چنانچه‌ سیاست‌ سالم‌ که‌ در این‌ حکومتها بوده‌ از امور لازمه‌ است‌. باید ملت‌ بیدار و هوشیار ایران‌ با دید اسلامی‌ این‌ توطئه‌ها را خنثی‌ نمایند. و گویندگان‌ و نویسندگان‌ متعهد به‌ کمک‌ ملت‌ برخیزند و دست‌ شیاطین‌ توطئه‌گر را قطع‌ نمایند.

ج‌ و از همین‌ قماش‌ توطئه‌ها و شاید موذیانه‌تر، شایعه‌های‌ وسیع‌ در سطح‌ کشور، و در شهرستانها بیشتر، بر اینکه‌ جمهوری‌ اسلامی‌ هم‌ کاری‌ برای‌ مردم‌ انجام‌ نداد. بیچاره‌ مردم‌ با آن‌ شوق‌ و شعف‌ فداکاری‌ کردند که‌ از رژیم‌ ظالمانة‌ طاغوت‌ رهایی‌ یابند، گرفتار یک‌ رژیم‌ بدتر شدند! مستکبران‌ مستکبرتر و مستضعفان‌ مستضعف‌تر شدند! زندانها پر از جوانان‌ که‌ امید آتیة‌ کشور است‌ می‌باشد و شکنجه‌ها از رژیم‌ سابق‌ بدتر و غیرانسانیتر است‌! هر روز عده‌ای‌ را اعدام‌ می‌کنند به‌ اسم‌ اسلام‌! و ای‌ کاش‌ اسم‌ اسلام‌ روی‌ این‌ جمهوری‌ نمی‌گذاشتند! این‌ زمان‌ از زمان‌ رضاخان‌ و پسرش‌ بدتر است‌! مردم‌ در رنج‌ و زحمت‌ و گرانی‌ سرسام‌آور غوطه‌ می‌خورند و سردمداران‌ دارند این‌ رژیم‌ را به‌ رژیمی‌ کمونیستی‌ هدایت‌ می‌کنند! اموال‌ مردم‌ مصادره‌ می‌شود و آزادی‌ در هر چیز از ملت‌ سلب‌ شده‌! و بسیاری‌ دیگر از این‌ قبیل‌ امور که‌ با نقشه‌ اجرا می‌شود. و دلیل‌ آنکه‌ نقشه‌ و توطئه‌ در کار است‌ آنکه‌ هرچند روز یک‌ امر در هر گوشه‌ و کنار و در هر کوی‌ و برزن‌ سر زبانها می‌افتد؛ در تاکسیها همین‌ مطلب‌ واحد و در اتوبوسها نیز همین‌ و در اجتماعات‌ چند نفره‌ باز همین‌ صحبت‌ می‌شود؛ و یکی‌ که‌ قدری‌ کهنه‌ شد یکی‌ دیگر معروف‌ می‌شود. و مع‌الاسف‌ بعض‌ روحانیون‌ که‌ از حیله‌های‌ شیطانی‌ بیخبرند با تماس‌ یکی‌ ـ دو نفر از عوامل‌ توطئه‌ گمان‌ می‌کنند مطلب‌ همان‌ است‌. و اساس‌ مسأله‌ آن‌ است‌ که‌ بسیاری‌ از آنان‌ که‌ این‌ مسائل‌ را می‌شنوند و باور می‌کنند اطلاع‌ از وضع‌ دنیا و انقلابهای‌ جهان‌ و حوادث‌ بعد از انقلاب‌ و گرفتاریهای‌ عظیم‌ اجتناب‌ناپذیر آن‌ ندارند چنانچه‌ اطلاع‌ صحیح‌ از تحولاتی‌ که‌ همه‌ به‌ سود اسلام‌ است‌ ندارند ـ و چشم‌ بسته‌ و بیخبر امثال‌ این‌ مطالب‌ را شنیده‌ و خود نیز با غفلت‌ یا عمد به‌ آنان‌ پیوسته‌اند.

 

قفحه قبل                                                                                                             صفحه بعد 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد