shalamche - شلمچه

امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر یک صلوات

shalamche - شلمچه

امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر یک صلوات

وصیتنامه سیاسی‌ ـ الهی امام خمینی (ره) صفحه ۳

اینجانب‌ توصیه‌ می‌کنم‌ که‌ قبل‌ از مطالعة‌ وضعیت‌ کنونی‌ جهان‌ و مقایسه‌ بین‌ انقلاب‌ اسلامی‌ ایران‌ با سایر انقلابات‌ و قبل‌ از آشنایی‌ با وضعیت‌ کشورها و ملتهایی‌ که‌ در حال‌ انقلاب‌ و پس‌ از انقلابشان‌ بر آنان‌ چه‌ می‌گذشته‌ است‌، و قبل‌ از توجه‌ به‌ گرفتاریهای‌ این‌ کشور طاغوتزده‌ از ناحیة‌ رضاخان‌ و بدتر از آن‌ محمدرضا که‌ در طول‌ چپاولگریهایشان‌ برای‌ این‌ دولت‌ به‌ ارث‌ گذاشته‌اند، از وابستگیهای‌ عظیم‌ خانمانسوز، تا اوضاع‌ وزارتخانه‌ها و ادارات‌ و اقتصاد و ارتش‌ و مراکز عیاشی‌ و مغازه‌های‌ مسکرات‌ فروشی‌ و ایجاد بی‌بندوباری‌ در تمام‌ شئون‌ زندگی‌ و اوضاع‌ تعلیم‌ و تربیت‌ و اوضاع‌ دبیرستانها و دانشگاهها و اوضاع‌ سینماها و عشرتکده‌ها و وضعیت‌ جوانها و زنها و وضعیت‌ روحانیون‌ و متدینین‌ و آزادیخواهان‌ متعهّد و بانوان‌ عفیف‌ ستمدیده‌ و مساجد در زمان‌ طاغوت‌ و رسیدگی‌ به‌ پروندة‌ اعدام‌ شدگان‌ و محکومان‌ به‌ حبس‌ و رسیدگی‌ به‌ زندانها و کیفیت‌ عملکرد متصدیان‌ و رسیدگی‌ به‌ مال‌ سرمایه‌داران‌ و زمینخواران‌ بزرگ‌ و محتکران‌ و گرانفروشان‌ و رسیدگی‌ به‌ دادگستریها و دادگاههای‌ انقلاب‌ و مقایسه‌ با وضع‌ سابق‌ دادگستری‌ و قضات‌ و رسیدگی‌ به‌ حال‌ نمایندگان‌ مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌ و اعضای‌ دولت‌ و استاندارها و سایر مأمورین‌ که‌ در این‌ زمان‌ آمده‌اند و مقایسه‌ با زمان‌ سابق‌ و رسیدگی‌ به‌ عملکرد دولت‌ و جهاد سازندگی‌ در روستاهای‌ محروم‌ از همة‌ مواهب‌ حتی‌ آب‌ آشامیدنی‌ و درمانگاه‌ و مقایسه‌ با طول‌ رژیم‌ سابق‌ با در نظر گرفتن‌ گرفتاری‌ به‌ جنگ‌ تحمیلی‌ و پیامدهای‌ آن‌ از قبیل‌ آوارگان‌ میلیونی‌ و خانواده‌های‌ شهدا و آسیب‌دیدگان‌ در جنگ‌ و آوارگان‌ میلیونی‌ افغانستان‌ و عراق‌ و با نظر به‌ حصر اقتصادی‌ و توطئه‌های‌ پی‌ در پی‌ امریکا و وابستگان‌ خارج‌ و داخلش‌ (اضافه‌ کنید فقدان‌ مبلّغ‌ آشنا به‌ مسائل‌ به‌ مقدار احتیاج‌ و قاضی‌ شرع‌) و هرج‌ و مرجهایی‌ که‌ از طرف‌ مخالفان‌ اسلام‌ و منحرفان‌ و حتی‌ دوستان‌ نادان‌ در دست‌ اجرا است‌ و دهها مسائل‌ دیگر، تقاضا این‌ است‌ که‌ قبل‌ از آشنایی‌ به‌ مسائل‌، به‌ اشکالتراشی‌ و انتقاد کوبنده‌ و فحاشی‌ برنخیزید؛ و به‌ حال‌ این‌ اسلام‌ غریب‌ که‌ پس‌ از صدها سال‌ ستمگری‌ قلدرها و جهل‌ توده‌ها امروز طفلی‌ تازه‌پا و ولیده‌ای‌ است‌ محفوف‌ به‌ دشمنهای‌ خارج‌ و داخل‌، رحم‌ کنید. و شما اشکالتراشان‌ به‌ فکر بنشینید که‌ آیا بهتر نیست‌ به‌ جای‌ سرکوبی‌ به‌ اصلاح‌ و کمک‌ بکوشید؛ و به‌ جای‌ طرفداری‌ از منافقان‌ و ستمگران‌ و سرمایه‌داران‌ و محتکران‌ بی‌انصاف‌ از خدا بیخبر، طرفدار مظلومان‌ و ستمدیدگان‌ و محرومان‌ باشید؛ و به‌ جای‌ گروههای‌ آشوبگر و تروریستهای‌ مفسد و طرفداری‌ غیرمستقیم‌ از آنان‌، توجهی‌ به‌ ترور شدگان‌ از روحانیون‌ مظلوم‌ تا خدمتگزاران‌ متعهد مظلوم‌ داشته‌ باشید؟

اینجانب‌ هیچ‌ گاه‌ نگفته‌ و نمی‌گویم‌ که‌ امروز در این‌ جمهوری‌ به‌ اسلام‌ بزرگ‌ با همة‌ ابعادش‌ عمل‌ می‌شود و اشخاصی‌ از روی‌ جهالت‌ و عقده‌ و بی‌انضباطی‌ برخلاف‌ مقررات‌ اسلام‌ عمل‌ نمی‌کنند؛ لکن‌ عرض‌ می‌کنم‌ که‌ قوة‌ مقننه‌ و قضاییه‌ و اجراییه‌ با زحمات‌ جانفرسا کوشش‌ در اسلامی‌ کردن‌ این‌ کشور می‌کنند و ملتِ دهها میلیونی‌ نیز طرفدار و مددکار آنان‌ هستند؛ و اگر این‌ اقلیت‌ اشکالتراش‌ و کارشکن‌ به‌ کمک‌ بشتابند، تحقق‌ این‌ آمال‌ آسانتر و سریعتر خواهد بود. و اگر خدای‌ نخواسته‌ اینان‌ به‌ خود نیایند، چون‌ تودة‌ میلیونی‌ بیدار شده‌ و متوجه‌ مسائل‌ است‌ و در صحنه‌ حاضر است‌، آمال‌ انسانی‌ ـ اسلامی‌ به‌ خواست‌ خداوند متعال‌ جامة‌ عمل‌ به‌ طور چشمگیر خواهد پوشید و کجروان‌ و اشکالتراشان‌ در مقابل‌ این‌ سیل‌ خروشان‌ نخواهند توانست‌ مقاومت‌ کنند.

من‌ با جرأت‌ مدعی‌ هستم‌ که‌ ملت‌ ایران‌ و تودة‌ میلیونی‌ آن‌ در عصر حاضر بهتر از ملت‌ حجاز در عهد رسول‌الله ـ صلی‌الله علیه‌ و آله‌ ـ و کوفه‌ و عراق‌ در عهد امیرالمؤمنین‌ و حسین‌ بن‌ علی‌ ـ صلوات‌ الله و سلامه‌ علیهما ـ می‌باشند. آن‌ حجاز که‌ در عهد رسول‌الله ـ صلی‌الله علیه‌ و آله‌ ـ مسلمانان‌ نیز اطاعت‌ از ایشان‌ نمی‌کردند و با بهانه‌هایی‌ به‌ جبهه‌ نمی‌رفتند، که‌ خداوند تعالی‌ در سورة‌ «توبه‌» با آیاتی‌ آنها را توبیخ‌ فرموده‌ و وعدة‌ عذاب‌ داده‌ است‌. و آنقدر به‌ ایشان‌ دروغ‌ بستند که‌ به‌ حسب‌ نقل‌، در منبر به‌ آنان‌ نفرین‌ فرمودند. و آن‌ اهل‌ عراق‌ و کوفه‌ که‌ با امیرالمؤمنین‌ آنقدر بدرفتاری‌ کردند و از اطاعتش‌ سر باز زدند که‌ شکایات‌ آن‌ حضرت‌ از آنان‌ در کتب‌ نقل‌ و تاریخ‌ معروف‌ است‌. و آن‌ مسلمانان‌ عراق‌ و کوفه‌ که‌ با سیدالشهدا ـ علیه‌السلام‌ ـ آن‌ شد که‌ شد. و آنان‌ که‌ در
شهادت‌ دستْ آلوده‌ نکردند، یا گریختند از معرکه‌ و یا نشستند تا آن‌ جنایت‌ تاریخ‌ واقع‌ شد. اما امروز می‌بینیم‌ که‌ ملت‌ ایران‌ از قوای‌ مسلح‌ نظامی‌ و انتظامی‌ و سپاه‌ و بسیج‌ تا قوای‌ مردمی‌ از عشایر و داوطلبان‌ و از قوای‌ در جبهه‌ها و مردم‌ پشت‌ جبهه‌ها، با کمال‌ شوق‌ و اشتیاق‌ چه‌ فداکاریها می‌کنند و چه‌ حماسه‌ها می‌آفرینند. و می‌بینیم‌ که‌ مردم‌ محترم‌ سراسر کشور چه‌ کمکهای‌ ارزنده‌ می‌کنند. و می‌بینیم‌ که‌ بازماندگان‌ شهدا و آسیب‌ دیدگان‌ جنگ‌ و متعلقان‌ آنان‌ با چهره‌های‌ حماسه‌آفرین‌ و گفتار و کرداری‌ مشتاقانه‌ و اطمینان‌ بخش‌ با ما و شما روبه‌رو می‌شوند. و اینها همه‌ از عشق‌ و علاقه‌ و ایمان‌ سرشار آنان‌ است‌ به‌ خداوند متعال‌ و اسلام‌ و حیات‌ جاویدان‌. در صورتی‌ که‌ نه‌ در محضر مبارک‌ رسول‌ اکرم‌ ـ صلی‌الله علیه‌ و آله‌ و سلم‌ ـ هستند، و نه‌ در محضر امام‌ معصوم‌ ـ صلوات‌ الله علیه‌. و انگیزة‌ آنان‌ ایمان‌ و اطمینان‌ به‌ غیب‌ است‌. و این‌ رمز موفقیت‌ و پیروزی‌ در ابعاد مختلف‌ است‌. و اسلام‌ باید افتخار کند که‌ چنین‌ فرزندانی‌ تربیت‌ نموده‌، و ما همه‌ مفتخریم‌ که‌ در چنین‌ عصری‌ و در پیشگاه‌ چنین‌ ملتی‌ می‌باشیم‌.

و اینجانب‌ در اینجا یک‌ وصیت‌ به‌ اشخاصی‌ که‌ به‌ انگیزة‌ مختلف‌ با جمهوری‌ اسلامی‌ مخالفت‌ می‌کنند و به‌ جوانان‌، چه‌ دختران‌ و چه‌ پسرانی‌ که‌ مورد بهره‌برداری‌ منافقان‌ و منحرفان‌ فرصت‌ طلب‌ و سودجو واقع‌ شده‌اند می‌نمایم‌، که‌ بیطرفانه‌ و با فکر آزاد به‌ قضاوت‌ بنشینید و تبلیغات‌ آنان‌ که‌ می‌خواهند جمهوری‌ اسلامی‌ ساقط‌ شود و کیفیت‌ عمل‌ آنان‌ و رفتارشان‌ با توده‌های‌ محروم‌ و گروهها و دولتهایی‌ که‌ از آنان‌ پشتیبانی‌ کرده‌ و می‌کنند و گروهها و اشخاصی‌ که‌ در داخل‌ به‌ آنان‌ پیوسته‌ و از آنان‌ پشتیبانی‌ می‌کنند و اخلاق‌ و رفتارشان‌ در بین‌ خود و هوادارانشان‌ و تغییر موضعهایشان‌ در پیشامدهای‌ مختلف‌ را، با دقت‌ و بدون‌ هوای‌ نفس‌ بررسی‌ کنید، و مطالعه‌ کنید حالات‌ آنان‌ که‌ در این‌ جمهوری‌ اسلامی‌ به‌ دست‌ منافقان‌ و منحرفان‌ شهید شدند، و ارزیابی‌ کنید بین‌ آنان‌ و دشمنانشان‌؛ نوارهای‌ این‌ شهیدان‌ تا حدی‌ در دست‌ و نوارهای‌ مخالفان‌ شاید در دست‌ شماها باشد، ببینید کدام‌ دسته‌ طرفدار محرومان‌ و مظلومان‌ جامعه‌ هستند.

برادران‌! شما این‌ اوراق‌ را قبل‌ از مرگ‌ من‌ نمی‌خوانید. ممکن‌ است‌ پس‌ از من‌ بخوانید در آن‌ وقت‌ من‌ نزد شما نیستم‌ که‌ بخواهم‌ به‌ نفع‌ خود و جلب‌ نظرتان‌ برای‌ کسب‌ مقام‌ و قدرتی‌ با قلبهای‌ جوان‌ شما بازی‌ کنم‌. من‌ برای‌ آنکه‌ شما جوانان‌ شایسته‌ای‌ هستید علاقه‌ دارم‌ که‌ جوانی‌ خود را در راه‌ خداوند و اسلام‌ عزیز و جمهوری‌ اسلامی‌ صرف‌ کنید تا سعادت‌ هر دو جهان‌ را دریابید. و از خداوند غفور می‌خواهم‌ که‌ شما را به‌ راه‌ مستقیم‌ انسانیت‌ هدایت‌ کند و از گذشتة‌ ما و شما با رحمت‌ واسعة‌ خود بگذرد. شماها نیز در خلوتها از خداوند همین‌ را بخواهید، که‌ او هادی‌ و رحمان‌ است‌.

و یک‌ وصیت‌ به‌ ملت‌ شریف‌ ایران‌ و سایر ملتهای‌ مبتلا به‌ حکومتهای‌ فاسد و دربند قدرتهای‌ بزرگ‌ می‌کنم‌؛ اما به‌ ملت‌ عزیز ایران‌ توصیه‌ می‌کنم‌ که‌ نعمتی‌ که‌ با جهاد عظیم‌ خودتان‌ و خون‌ جوانان‌ برومندتان‌ به‌ دست‌ آوردید همچون‌ عزیزترین‌ امور قدرش‌ را بدانید و از آن‌ حفاظت‌ و پاسداری‌ نمایید و در راه‌ آن‌، که‌ نعمتی‌ عظیم‌ الهی‌ و امانت‌ بزرگ‌ خداوندی‌ است‌ کوشش‌ کنید و از مشکلاتی‌ که‌ در این‌ صراط‌ مستقیم‌ پیش‌ می‌آید نهراسید که‌ إن‌ تَنْصرواالله ینْصُرْکم‌ و یثَبِّتْ اَقدامَکم‌ . و در مشکلات‌ دولت‌ جمهوری‌ اسلامی‌ با جان‌ و دل‌ شریک‌ و در رفع‌ آنها کوشا باشید، و دولت‌ و مجلس‌ را از خود بدانید، و چون‌ محبوبی‌ گرامی‌ از آن‌ نگهداری‌ کنید.

و به‌ مجلس‌ و دولت‌ و دست‌اندرکاران‌ توصیه‌ می‌نمایم‌ که‌ قدر این‌ ملت‌ را بدانید و در خدمتگزاری‌ به‌ آنان‌ خصوصاً مستضعفان‌ و محرومان‌ و ستمدیدگان‌ که‌ نور چشمان‌ ما و اولیای‌ نعم‌ همه‌ هستند و جمهوری‌ اسلامی‌ رهاورد آنان‌ و با فداکاریهای‌ آنان‌ تحقق‌ پیدا کرد و بقای‌ آن‌ نیز مرهون‌ خدمات‌ آنان‌ است‌، فروگذار نکنید و خود را از مردم‌ و آنان‌ را از خود بدانید و حکومتهای‌ طاغوتی‌ را که‌ چپاولگرانی‌ بی‌فرهنگ‌ و زورگویانی‌ تهی‌ مغز بودند و هستند را همیشه‌ محکوم‌ نمایید، البته‌ با اعمال‌ انسانی‌ که‌ شایسته‌ برای‌ یک‌ حکومت‌ اسلامی‌ است‌.

و اما به‌ ملتهای‌ اسلامی‌ توصیه‌ می‌کنم‌ که‌ از حکومت‌ جمهوری‌ اسلامی‌ و از ملت‌ مجاهد ایران‌ الگو بگیرید و حکومتهای‌ جائر خود را در صورتی‌ که‌ به‌ خواست‌ ملتها که‌ خواست‌ ملت‌ ایران‌ است‌ سر فرود نیاوردند، با تمام‌ قدرت‌ به‌ جای‌ خود بنشانید، که‌ مایة‌ بدبختی‌ مسلمانان‌، حکومتهای‌ وابستة‌ به‌ شرق‌ و غرب‌ می‌باشند. و اکیداً توصیه‌ می‌کنم‌ که‌ به‌ بوقهای‌ تبلیغاتی‌ مخالفان‌ اسلام‌ و جمهوری‌ اسلامی‌ گوش‌ فرا ندهید که‌ همه‌ کوشش‌ دارند که‌ اسلام‌ را از صحنه‌ بیرون‌ کنند که‌ منافع‌ ابرقدرتها تأمین‌ شود.

د از نقشه‌های‌ شیطانی قدرتهای‌ بزرگ‌ استعمار و استثمارگر که‌ سالهای‌ طولانی‌ در دست‌ اجرا است‌ و در کشور ایران‌ از زمان‌ رضاخان‌ اوج‌ گرفت‌ و در زمان‌ محمدرضا با روشهای‌ مختلف‌ دنباله‌گیری‌ شد، به‌ انزواکشاندن‌ روحانیت‌ است‌؛ که‌ در زمان‌ رضاخان‌ با فشار و سرکوبی‌ و خلع‌ لباس‌ و حبس‌ و تبعید و هتک‌ حرمات‌ و اعدام‌ و امثال‌ آن‌، و در زمان‌ محمدرضا با نقشه‌ و روشهای‌ دیگر که‌ یکی‌ از آنها ایجاد عداوت‌ بین‌ دانشگاهیان‌ و روحانیان‌ بود، که‌ تبلیغات‌ وسیعی‌ در این‌ زمینه‌ شد؛ و مع‌الاسف‌ به‌ واسطة‌ بیخبری‌ هر دو قشر از توطئة‌ شیطانی‌ ابرقدرتها نتیجة‌ چشمگیری‌ گرفته‌ شد. از یک‌ طرف‌، از دبستانها تا دانشگاهها کوشش‌ شد که‌ معلمان‌ و دبیران‌ و اساتید و رؤسای‌ دانشگاهها از بین‌ غربزدگان‌ یا شرقزدگان‌ و منحرفان‌ از اسلام‌ و سایر ادیان‌ انتخاب‌ و به‌ کار گماشته‌ شوند و متعهدان‌ مؤمن‌ در اقلیت‌ قرار گیرند که‌ قشر مؤثر را که‌ در آتیه‌ حکومت‌ را به‌ دست‌ می‌گیرند، از کودکی‌ تا نوجوانی‌ و تا جوانی‌ طوری‌ تربیت‌ کنند که‌ از ادیان‌ مطلقاً، و اسلام‌ بخصوص‌، و از وابستگان‌ به‌ ادیان‌ خصوصاً روحانیون‌ و مبلغان‌، متنفر باشند. و اینان‌ را عمال‌ انگلیس‌ در آن‌ زمان‌، و طرفدار سرمایه‌داران‌ و زمینخواران‌ و طرفدار ارتجاع‌ و مخالف‌ تمدن‌ و تعالی‌ در بعد از آن‌ معرفی‌ می‌نمودند. و از طرف‌ دیگر، با تبلیغات‌ سو ء ، روحانیون‌ و مبلغان‌ و متدینان‌ را از دانشگاه‌ و دانشگاهیان‌ ترسانیده‌ و همه‌ را به‌ بی‌دینی‌ و بی‌بند و باری‌ و مخالف‌ با مظاهر اسلام‌ و ادیان‌ متهم‌ می‌نمودند. نتیجه‌ آنکه‌ دولتمردانْ مخالف‌ ادیان‌ و اسلام‌ و روحانیون‌ و متدینان‌ باشند؛ و توده‌های‌ مردم‌ که‌ علاقه‌ به‌ دین‌ و روحانی‌ دارند مخالف‌ دولت‌ و حکومت‌ و هر چه‌ متعلق‌ به‌ آن‌ است‌ باشند، و اختلاف‌ عمیق‌ بین‌ دولت‌ و ملت‌ و دانشگاهی‌ و روحانی‌ راه‌ را برای‌ چپاولگران‌ آنچنان‌ باز کند که‌ تمام‌ شئون‌ کشور در تحت‌ قدرت‌ آنان‌ و تمام‌ ذخایر ملت‌ در جیب‌ آنان‌ سرازیر شود، چنانچه‌ دیدید به‌ سر این‌ ملت‌ مظلوم‌ چه‌ آمد، و می‌رفت‌ که‌ چه‌ آید.

اکنون‌ که‌ به‌ خواست‌ خداوند متعال‌ و مجاهدت‌ ملت‌ ـ از روحانی‌ و دانشگاهی‌ تا بازاری‌ و کارگر و کشاورز و سایر قشرها ـ بند اسارت‌ را پاره‌ و سد قدرت‌ ابرقدرتها را شکستند و کشور را از دست‌ آنان‌ و وابستگانشان‌ نجات‌ دادند، توصیة‌ اینجانب‌ آن‌ است‌ که‌ نسل‌ حاضر و آینده‌ غفلت‌ نکنند و دانشگاهیان‌ و جوانان‌ برومند عزیز هر چه‌ بیشتر با روحانیان‌ و طلاب‌ علوم‌ اسلامی‌ پیوند دوستی‌ و تفاهم‌ را محکمتر و استوارتر سازند و از نقشه‌ها و توطئه‌های‌ دشمن‌ غدار غافل‌ نباشند و به‌ مجرد آنکه‌ فرد یا افرادی‌ را دیدند که‌ با گفتار و رفتار خود در صدد است‌ بذر نفاق‌ بین‌ آنان‌ افکند او را ارشاد و نصیحت‌ نمایند؛ و اگر تأثیر نکرد از او روگردان‌ شوند و او را به‌ انزوا کشانند و نگذارند توطئه‌ ریشه‌ دواند که‌ سرچشمه‌ را به‌ آسانی‌ می‌توان‌ گرفت‌. و مخصوصاً اگر در اساتید کسی‌ پیدا شد که‌ می‌خواهد انحراف‌ ایجاد کند، او را ارشاد و اگر نشد، از خود و کلاس‌ خود طرد کنند. و این‌ توصیه‌ بیشتر متوجه‌ روحانیون‌ و محصلین‌ علوم‌ دینی‌ است‌. و توطئه‌ها در دانشگاهها از عمق‌ ویژه‌ای‌ برخوردار است‌ و هر قشر محترم‌ که‌ مغز متفکر جامعه‌ هستند باید مواظب‌ توطئه‌ها باشند.

ه از جمله‌ نقشه‌ها که‌ مع‌الاسف‌ تأثیر بزرگی‌ در کشورها و کشور عزیزمان‌ گذاشت‌ و آثار آن‌ باز تا حد زیادی‌ به‌ جا مانده‌، بیگانه‌ نمودن‌ کشورهای‌ استعمار زده‌ از خویش‌، و غربزده‌ و شرقزده‌ نمودن‌ آنان‌ است‌ به‌ طوریکه‌ خود را و فرهنگ‌ و قدرت‌ خود را به‌ هیچ‌ گرفتند و غرب‌ و شرق‌، دو قطب‌ قدرتمند را نژاد برتر و فرهنگ‌ آنان‌ را والاتر و آن‌ دو قدرت‌ را قبله‌گاه‌ عالم‌ دانستند و وابستگی‌ به‌ یکی‌ از دو قطب‌ را از فرائض‌ غیرقابل‌ اجتناب‌ معرفی‌ نمودند! و قصة‌ این‌ امر غم‌انگیز، طولانی‌ و ضربه‌هایی‌ که‌ از آن‌ خورده‌ و اکنون‌ نیز می‌خوریم‌ کشنده‌ و کوبنده‌ است‌.

و غم‌انگیزتر اینکه‌ آنان‌ ملتهای‌ ستمدیدة‌ زیر سلطه‌ را در همه‌ چیز عقب‌ نگه‌داشته‌ و کشورهایی‌ مصرفی‌ بار آوردند و به‌قدری‌ ما را از پیشرفتهای‌ خود و قدرتهای‌ شیطانی‌شان‌ ترسانده‌اند که‌ جرأت‌ دست‌ زدن‌ به‌ هیچ‌ ابتکاری‌ نداریم‌ و همه‌ چیز خود را تسلیم‌ آنان‌ کرده‌ و سرنوشت‌ خود و کشورهای‌ خود را به‌ دست‌ آنان‌ سپرده‌ و چشم‌ و گوش‌ بسته‌ مطیع‌ فرمان‌ هستیم‌. و این‌ پوچی‌ و تهی‌ مغزی‌ مصنوعی‌ موجب‌ شده‌ که‌ در هیچ‌ امری‌ به‌ فکر و دانش‌ خود اتکا نکنیم‌ و کورکورانه‌ از شرق‌ و غرب‌ تقلید نماییم‌ بلکه‌ از فرهنگ‌ و ادب‌ و صنعت‌ و ابتکار اگر داشتیم‌، نویسندگان‌ و گویندگان‌ غرب‌ و شرقزدة‌ بی‌فرهنگ‌، آنها را به‌ باد انتقاد و مسخره‌ گرفته‌ و فکر و قدرت‌ بومی‌ ما را سرکوب‌ و مأیوس‌ نموده‌ و می‌نمایند و رسوم‌ و آداب‌ اجنبی‌ را هر چند مبتذل‌ و مفتضح‌ باشد با عمل‌ و گفتار و نوشتار ترویج‌ کرده‌ و با مداحی‌ و ثناجویی‌ آنها را به‌ خورد ملتها داده‌ و می‌دهند. فی‌المثل‌، اگر در کتاب‌ یا نوشته‌ یا گفتاری‌ چند واژة‌ فرنگی‌ باشد، بدون‌ توجه‌ به‌ محتوای‌ آن‌ با اعجاب‌ پذیرفته‌، و گوینده‌ و نویسندة‌ آن‌ را دانشمند و روشنفکر به‌ حساب‌ می‌آورند. و از گهواره‌ تا قبر به‌ هرچه‌ بنگریم‌ اگر با واژة‌ غربی‌ و شرقی‌ اسم‌گذاری‌ شود مرغوب‌ و مورد توجه‌ و از مظاهر تمدن‌ و پیشرفتگی‌ محسوب‌، و اگر واژه‌های‌ بومی‌ خودی‌ به‌ کار رود مطرود و کهنه‌ و واپسزده‌ خواهد بود. کودکان‌ ما اگر نام‌ غربی‌ داشته‌ باشند مفتخر؛ و اگر نام‌ خودی‌ دارند سر به‌ زیر و عقب‌ افتاده‌اند. خیابانها، کوچه‌ها، مغازه‌ها، شرکتها، داروخانه‌ها، کتابخانه‌ها، پارچه‌ها، و دیگر متاعها، هرچند در داخل‌ تهیه‌ شده‌ باید نام‌ خارجی‌ داشته‌ باشد تا مردم‌ از آن‌ راضی‌ و به‌ آن‌ اقبال‌ کنند. فرنگی‌ مآبی‌ از سر تا پا و در تمام‌ نشست‌ و برخاستها و در معاشرتها و تمام‌ شئون‌ زندگی‌ موجب‌ افتخار و سربلندی‌ و تمدن‌ و پیشرفت‌، و در مقابل‌، آداب‌ و رسوم‌ خودی‌، کهنه‌پرستی‌ و عقب‌ افتادگی‌ است‌. در هر مرض‌ و کسالتی‌ ولو جزئی‌ و قابل‌ علاج‌ در داخل‌، باید به‌ خارج‌ رفت‌ و دکترها و اطبای‌ دانشمند خود را محکوم‌ و مأیوس‌ کرد. رفتن‌ به‌ انگلستان‌ و فرانسه‌ و امریکا و مسکو افتخاری‌ پر ارزش‌ و رفتن‌ به‌ حج‌ و سایر اماکن‌ متبرکه‌ کهنه‌پرستی‌ و عقب‌ماندگی‌ است‌. بی‌اعتنایی‌ به‌ آنچه‌ مربوط‌ به‌ مذهب‌ و معنویات‌ است‌ از نشانه‌های‌ روشنفکری‌ و تمدن‌، و در مقابل‌، تعهد به‌ این‌ امور نشانة‌ عقب‌ماندگی‌ و کهنه‌ پرستی‌ است‌.

اینجانب‌ نمی‌گویم‌ ما خود همه‌ چیز داریم‌؛ معلوم‌ است‌ ما را در طول‌ تاریخِ نه‌ چندان‌ دور خصوصاً، و در سده‌های‌ اخیر از هر پیشرفتی‌ محروم‌ کرده‌اند و دولتمردان‌ خائن‌ و دودمان‌ پهلوی‌ خصوصاً، و مراکز تبلیغاتی‌ علیه‌ دستاوردهای‌ خودی‌ و نیز خودْ کوچک‌دیدنها و یا ناچیزدیدنها، ما را از هر فعالیتی‌ برای‌ پیشرفت‌ محروم‌ کرد. وارد کردن‌ کالاها از هر قماش‌ و سرگرم‌ کردن‌ بانوان‌ و مردان‌ خصوصاً طبقة‌ جوان‌، به‌ اقسام‌ اجناس‌ وارداتی‌ از قبیل‌ ابزار آرایش‌ و تزئینات‌ و تجملات‌ و بازیهای‌ کودکانه‌ و به‌ مسابقه‌ کشاندن‌ خانواده‌ها و مصرفی‌ بار آوردن‌ هر چه‌ بیشتر، که‌ خود داستانهای‌ غم‌انگیز دارد، و سرگرم‌ کردن‌ و به‌ تباهی‌ کشاندن‌ جوانها که‌ عضو فعال‌ هستند با فراهم‌ آوردن‌ مراکز فحشا و عشرتکده‌ها، و دهها از این‌ مصائب‌ حساب‌ شده‌، برای‌ عقب‌ نگهداشتن‌ کشورهاست‌. من‌ وصیت‌ دلسوزانه‌ و خادمانه‌ می‌کنم‌ به‌ ملت‌ عزیز که‌ اکنون‌ که‌ تا حدود بسیار چشمگیری‌ از بسیاری‌ از این‌ دامها نجات‌ یافته‌ و نسل‌ محروم‌ حاضر به‌ فعالیت‌ و ابتکار برخاسته‌ و دیدیم‌ که‌ بسیاری‌ از کارخانه‌ها و وسایل‌ پیشرفته‌ مثل‌ هواپیماها و دیگر چیزها که‌ گمان‌ نمی‌رفت‌ متخصصین‌ ِ ایران‌ قادر به‌ راه‌ انداختن‌ کارخانه‌ها و امثال‌ آن‌ باشند و همه‌ دستها را به‌ سوی‌ غرب‌ یا شرق‌ دراز کرده‌ بودیم‌ که‌ متخصصین‌ آنان‌ اینها را به‌ راه‌ اندازند، در اثر محاصرة‌ اقتصادی‌ و جنگتحمیلی‌، خود جوانان‌ عزیز ما قطعات‌ محل‌ احتیاج‌ را ساخته‌ و با قیمتهای‌ ارزانتر عرضه‌ کرده‌ و رفع‌ احتیاج‌ نمودند و ثابت‌ کردند که‌ اگر بخواهیم‌ می‌توانیم‌.

 

صفحه قبل                                                                                                                    صفحه بعد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد