ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
هر شهیدی کربلائی دارد
خاک آن کربلا ... تشنه خون اوست
و زمان انتظار می کشد
تا پای آن شهید بدان کربلا رسد
و آنگاه ... خون شهید ، جاذبه خاک را خواهد شکست و ظلمت را خواهد درید
و معبری از نور خواهد گشود
و روح اش را از آن ، به سفری خواهد برد که که برای پیمودن آن
هیچ راهی به جز شهادت وجود ندارد ...
(شهید سید مرتضی آوینی)
***************************************
دعا کنید خداوند شهادت را نصیب شما کند
در غیر اینصورت زمانی فرا می رسد که جنگ تمام می شود و رزمندگان امروز به سه دسته می شوند :
دسته ای به مخالفت با گذشته خود بر می خیزند و از گذشته خود پشیمان می شوند .
دسته ای راه بی تفاوتی را بر می گزینند و در زندگی مادی غرق می شوند و همه چیز را فراموش می کنند .
و دسته سوم به گذشته خو وفادار می مانند و احساس مسئولیت می کنند که از شدت مصائب و غصه ها دق خواهند کرد .
پس از خدا بخواهید که با وصال شهادت از عواقب زندگی بعد از جنگ در امان بمانید .
چون عاقبت دو دسته اول ختم به خیر نخواهد شد و جز دسته سوم ماندن بسیار سخت و دشوار خواهد بود .
( سردار شهید حمید باکری )
***************************************
جنگ تمام شد ........ برگشتیم با همه سوغاتمان : بی دلی مان !
برگشتیم و گرفتار شدیم ناگاه میان زرق و برق های این شهر رنگین با جذبه های دروغین محاصره گشتیم ، بی د لیمان به دادمان رسید :
ماسک های پرهیزتان را بزنید که هوای زمانه گناه آلوده است
عدّه ای غفلت کردیم و بیمار شدیم عدّه ای ماندیم و بی تاب شدیم !
باز صبح کاذب ، چلچراغ های وسوسه فرایمان گرفت
تا غروب دوکوهه را از چشم ها یمان برباید
دل ندا داد :
ظلمتی بیش نیست به آسمان خیره شوید افسوس که عده ای محو نوری کاذب شدیم و اندکی محو آسمان!
سرهامان روبه آسمان بود وسوسه های غرور و تکبر به ستایش مان نشستند که عطر
خاک های بی آلایش فکه را از یاد ببریم و باز هشدار دل :
رو به خاک کنید ... در یغا که سنگفرش های مرمرین تجمل چشم های ظاهر بین مان را خیره کرد سنگرفرش ها آیینه ای شدند عده ای به خود نگریستیم و اندکی به خاک !
برگشتیم و دریغا ........ !
دریغا که « اندکی » هوایی ماندیم !
و سکوت ، هم صحبت مان شد و خاک همدم نگاه مان اشک محرم رازمان
انتظار مرهم زخم های مان
دیوانگی گناه مان عاشقی جرم مان و بی دلی مشاهدمان و عزلت پناه مان
و این شد سر آغاز : « داستان تنهایی مان » !
آری ........ رفقای عزلت نشین هوایی !
بگذارید زنجیرهای سنگین نگاه ها اسیر انزوای تان کند
بگذارید فلسفه نواندیشی ها ،آهن و دود پوسیده تان بپندارد ، بگذارید اقلیّت شوید و در کثرت غفلت ها نادیده گردید بگذارید جدا از « تن ها » شود و « تنها بمانید »
اما هرگز تن به عقلانیت دوران تردیدها و فراموشی ها نسپارید آری ...
« اندک رفیقان همراهان هوایی » !
اینجا ماندن را گریزی نیست
بگذارید جسم ها پایبند زمین بمانند اما روحمان را قفسی نیست جز چشم هایمان !
چشم های تان را ببندید تا روح بال بگشاید .......... عازم دوکوهه شود
از پاکی حوض کوچکش وضویی بسازد وارد حسینیه حاج همت شود
شرط « آزادگی » را از « حاجی » بپرسید در گوشه ای از اتاقک های دو کوهه نماز نیاز بخواند و راهی فکه شود . به فکه که رسید سراغ « سید » را بگیرد
« شقایق های آتش گرفته » نشانی اش را می دانند سید چگونه پرگشودن را برایش روایت می کند .
بعد راهی شلمچه شود به خاکش خود را معطر کند برود پشت آن حصارهای بلند رو به کربلا بنشیند با بالهایش حصارهای ظاهری ر ا بگشاید ... اگر زخمی شدند غمی نیست
« با ابالفضل ( ع ) » بگوید . اگر اذن دخولش رسید به سوی حرم حسین ( ع ) پر بگیرد .... بر پرچم سرخ گنبدش که رسید با کبوتران حرم هم آواز شود و آنقدر نوای
« این الطالب بدم المقتول بکربلا » را سر دهد که یا از عطش جان دهد و
یا سیراب وصال گردد ...
رفقای هوایی !
این پایان « دلتنگی هاست »!
بگذارید « داستان تنهایی تان » افسانه آدمیان شود ، هر چند پایانش را خوش نپندارند !
اینجا ماندن را گریزی نیست ..... و رفتن را نیز !
و اگر در جستجوی مقصود عروجی راه یکی است :
چشم هایت را به روی زمین ببند
تا عازم آسمان شود ............
سلام.
اگه دوست داری بدونی هر وسیله ای که اطرافت هست چگونه کار می کنه حتما به ما سر بزن
سلام
این پایان « دلتنگی هاست »!
بگذارید « داستان تنهایی تان » افسانه آدمیان شود ، هر چند پایانش را خوش نپندارند !
اینجا ماندن را گریزی نیست ..... و رفتن را نیز !
و اگر در جستجوی مقصود عروجی راه یکی است :
چشم هایت را به روی زمین ببند
تا عاز م آسمان شود ............
چشم های تان را ببندید تا روح بال بگشاید ..........
زیبا نوشتی عزیز
موفق باشی آقا سعید
سلام ما مطلب کو تاهی به روز شدیم
ما هر چه دارسم از شهداست
منتظر می مانیم
لینک هم خواستی بگو؟
سلام به روزم /با آقای کروبی لطفا از خواب بیدار شوید؟!
نظر یادتون نره/
با آرزوی توفیق برای دولت اصول گرا
یا علی
سلام
داداش سعید شرمنده کی دیر شد
خوبی
چه متن نازی گذاشتی عاشق اینهام
بازم میام پیشت مطمئن باش
دوستت دارم
به امیددیدار
سلام
مبعث پیامبر اکرم(ص) به امام عصر (عج) و تمام مسلمانان تبریک میگم
یا علی[گل]
سلام به روزم با اصلاح طلب ! یا دوم خردادی مسئله این است؟!
http://www.nasle-bidar.blogfa.com/post-18.aspx
با تشکر[گل]
سلام علیکم عاشقان حسین
وبلاگ بسیار زیبایی
قالبت هم عالیه
از وبلاگم اگه دیدن کنید خیلی خوشحال میشم البته به اندازه وبلاگ شما زیبا نیست و قالبشم خیلی فقیرانه هست
ولی سعی کرد با ذکر الله زیباش کنم
فعلاْ یا علی مدد
یـــــــــــــا زهــــــــرا
سلام
خوب هستین
دلم تنگ شده بود .
موفق باشی آقا سعید .
با عرض سلام و ادب و خوش امدگویی و تشکرحضور حضرتعالی
دلتون خدایی باشه تنگ نمی شه ........
یا علی مدد
بازم بهم سر بزنید
با سلام
اگه فرصت داشتید سری بزنید
به روزم با حزب لله همیشه پیروز
یا علی
موج اگر می دانست ساحل دستش را نمی گیرد هرگز برای رسیدن به آن نفس نفس نمی کرد
سلام
... احساس قشنگیه!...
با سلام موافقیم
سلام با مطلبی با عنوان دولت به جای پارو زدن باید سکاندار شود بروزم
بی از خود شو خداوندی مکن
با خداوند جهان رندی مکن
سلام
دست افشان پای کوبان میر وم
بر در سلطان خوبان میروم
میروم بار دگر مستم کند
بی سرو بی پاو بی دستم کند
میروم کز خویشتن بیرون شوم
پرده لیلی رخی مجنون شوم
یا مهدی(عج) ادرکنی
کاش که این فاصله را کم کنیم
محنت این قافله را کم کنیم
کاش که همسایه ی ما می شدی
مایه ی آسایه ی ما می شدی
هر که به دیدار تو نایل شود
یک شبه حلال مسایل شود
دوش مرا حال خوشی دست داد
سینه ی ما را عطشی دست داد
نام تو بردم لبم آتش گرفت
شعله به دامان سیاوش گرفت
نام تو آرامه ی جان من است
نامه ی تو خط امان من است
ای نگهت خاستگه آفتاب
بر من ظلمت زده یک شب بتاب
پرده برانداز به چشم ترم
تا بتوانم به رخت بنگرم
ای نفست یار و مدد کار ما
کی وکجا لحظه ی دیدار ما
ببوسم خاک پاک جمکران را
تجلی خانه ییغمبران را
خبر آمد خبری در راه است
سر خوش آن دل که از آن آگاه است
شاید این جمعه بیاید شاید......
پرده از چهره گشاید شاید.....
سروده ای از مقام معظم رهبری در وصف امام زمان(عج)
سر خوش زسبوی غم پنهانی خوشیم
چون زلف تو سرگزم پریشانی خویشم
در بزم وصال تو نگویم زکم وبیش
چون آینه خو کرده به حیرانی خویشم
لب باز نکردم به خروشی وفغانی
من محرم راز دل طوفانی خویشم
یک چند پشیمان شدم از رندی ومستی
عمریست پشیمان زپشیمانی خویشم
از شوق شکر خند لبش جان نسپردم
شرمنده جانان زگران جانی خویشم
بشکسته تر از خویش ندیدم به همه عمر
افسرده دل از خویشم وزندانی خویشم
هر چند امین،بسته دنیا نیم اما
دلبسته یاران خراسانی خویشم
به کلبه درویشی ما هم یه سر بزن به امیددیدار
[گل][گل][گل]
انشااله موفق باشی
جهت دانلود رایگان ۱۱۴ سوره قرآن با صدای ۱۵ قاری بزرگ
جهان اسلام در خدمتم
http://quranmp3.blogfa.con
سلام!
... مطالبت آرام بخش و زیبا و قابل تاملند!
با اجازه یه انتقاد کوچیک:رنگ فونت هات خیلی چشم و اذیت می کنه!
موفق باشی
صدر
سلام
امیدوارم خوب باشید ببخشید که چند وقته کم بهت سر زدم امیدوارم موفق باشید فقط برای احوال ژرسی خدمت رسیدم.
التماس دعا
سلام
تبریک میگم به خاطر وب لاگ ارزشمدتون
ان شاءالله از محضرتون در هفته دفاع مقدس در جلسات نقد وب لاگها که هر هفته در سرای کتاب فرهنگسرای دانشجو برگزار میشه استفاده کنیم.
شاد باشید و ایام به کام
پرشین بلاگ در جشنواره تسما : از سه شنبه 13 شهریور تا شنبه 17 شهریور ماه از ساعت 10 صبح تا 6 بعد از ظهر میزبان وب لاگ نویسان خواهد بود ... نشانی : خیابان حجاب / کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان / غرفه پرشین بلاگ (C 24)
سلام
من خودم هم تو غرفه هستم
خوشحال میشم اگه تشریف بیارین
یا علی
تمثال آقا را پائین کشیدند. به دوستان اطلاع دهید.
http://www.taghbostan.com/print.php?news.6
پیشبینی قرآن
پیشبینی قرآن از حوادث 11 سپتامبر - حادثه فرو ریختن دو ساختمان مرکز اقتصادی آمریکا که بزرگترین ساختمانهای جهان بودند قبلا در قرآن گفته شده بود.آیه 109 سوره توبه که نام این دو ساختمان”جرف هار”در این آیه ذکر شده این دو ساختمان بر ناصیه خیابان جرف هار بودند و تعداد طبقات این ساختمان 109 بوده که شماره آیه آنرا نشان می دهد. تاریخ حادثه روز 11 سپتامبر که نهمین ماه است و در سال 2001 بود که به ترتیب عدد 11جزء یازدهم نشانگر روز حادثه و عدد9 شماره سوره است بیانگر ماه وقوع حادثه و آخر اینکه این سوره دارای 2001 حرف است که بیانگر سال وقوع حادثه است.همچنین سوره توبه در حزب 21 قرآن است و الآن هم قرن 21 است.
سلام
با یه تحقیق زیبا در این خصوص به روزم
موفق باشی به امیددیدار[گل]
سلام
پیشاپیش فرارسیدن ماه رمضان را به شما تبریک می گم .
راستی چند وقته کم پیدایی خوشحال می شیم دوباره تو وبلاگ قلم زدن شما را ببینیم.در ضمن آدرس وبلاگ من عوض شده آدرس جدید رو وارد کردم.
بعد اینکه من به روز هستم .
سلام با مطلبی با عنوان رسانه های حامی دولت راه اثبات خود نفی دیگران نیست بروزم خوشحال میشم نظر بدین
سلام خوب می نویسید
ماه مبارک رمضان بر شما تهنیت باد
آنها که رفتند کاری حسینی کردند و آنها که ماندند باید کاری زینبی کنند وگرنه یزیدی اند
خدا کند زینب باشیم
حلول ماه مبارک رمضان مبارک باد
التماس دعا
یا علی[گل]
سلام برادر.
خداکندرهروصادق شهداباشیم.
سلام ماه خدا مبارک
وقتی نگاه می کنی می بینی خدا یه برهه ای از زمان یکباره راه وصالش رو باز کرد و یه عده خوب استفاده کردند و پریدند
امام رفت شهدا هم رفتند اونها با هم خوب بودند
حالا ما ماندیم و سید علی و مولایمان بیایید به سید علی در برداشتن موانع ظهور مولایمان کمک کنیم
سلامی چو گرمایی شلمچه و سرمایی حلبچه
سلامی از رنگ خون به خط نثروروان اب
سلامی همچو خورشید کرما و بخشنده
خیلی با حالین دوستان متشکرم
از برادر دهنمکی برایم بنویسید که دارد جلوی این طیف همه چیز خواه می ایستد و یار و یاور رهبراست
پیش ما هم بیایید
یاحق
سلام دوست عزیز:
حال شما خوبه
وبلاگ نسیم کربلا با عنوان (رمضان با مردمی آسمانی)بروز شد
لطفا نظر یادتون نره
به امید ظهور اقا امام زمان عج
التماس دعا
یاعلی مدد
سلام دوست عزیز:
حال شما خوبه
وبلاگ نسیم کربلا با عنوان (رمضان با مردمی آسمانی)بروز شد
لطفا نظر یادتون نره
به امید ظهور اقا امام زمان عج
التماس دعا
یاعلی مدد
سلا م دوست عزیز
خوب هستین
طاعات وعبادات مورد قبول باشه
ما رو هم دعا کن
موفق باشی وشاد
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر
سلام علیکم و رحمة الله
با تبریک فرارسیدن ایام فرخنده عید سعید فطر ، عید ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام
مقاله شما در پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی لینک شد . منتظرآثار ارزشمند بعدی شما هستیم .
موفق و موید باشید
مدیریت پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
توضیح : 1- هنگام ثبت مقاله تمامی فیلدها را تکمیل فرمائید .
2- برای آشنایی با اهداف پایگاه رسالت وبلاگ نویسان ارزشی بخش " در باره ما " را مطالعه نمائید .
3- در بخش راهنما توضیحات مشروحی در رابطه با بخشهای مختلف پایگاه آورده شده است .
4- بمنظور ارائه تعریف واحد و جامعی از وبلاگ نویس ارزشی پیشنهادات خود را از طریق " ارتباط با ما " به پایگاه ارسال فرمائید .
آدرسهای پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی : http://www.pw-arzeshi.com و http://www.pw-arzeshi.ir
آدرس پست الکترونیکی(ایمیل) مدیران پایگاه :
مدیر روابط عمومی: m-ertebatat@pw-arzeshi.com
مدیر محتوا : m-mohtava@pw-arzeshi.com
مدیر فنی : m-fanni@pw-arzeshi.com
مدیر پایگاه : modir@pw-arzeshi.com
اخوی آدرس امیلت را برایمان ارسال کنید تا درج شدن مقاله هایتان را اطلاع دهیم
با سلام.از مطلب زیباتون با ذکر آدرس استفاده کردم
التماس دعا
سلام و خسته نباشید
امیدارم تا همیشه نوشتن را ادامه دهید .
به امید ظهور یوسف زهرا
سلام خیلی خوب بود اگر راضی باشید من می خواستم از نوشته هایتان برای تبلیغ اردوی جنوب استفاده کنم
اوسرشار ازصفا واخلاص بودوواقعیت . همیشه دوست داشت خادم بچه های گردان باشد .آرام وبی ادعا بود . بی آنکه کسی بداند درگوشه ای می نشست و در عالم دوستی با خدا (قرآن خواندن) غرق می شد .اخلاص مٌهرپیشانی اش بود وتواضع صفت بی دلیل او . همیشه مدیربودو مدبّر، معلّم بود ومحصل . اوخادم الحسین بود و نشان دربی نشانی گردان داشت . صاف بود وصادق همچون لباس خاکی اش . همه دنبال آن بودند تا با او صیغه اخوت داشته باشند . اوکسی نبود جز شهید بزرگوار ابوالفضل اسدی عراقی معروف به دائی ابوالفضل . با اوصیغه اخوت داشتم ، او نه بامن بلکه با همه رزمندگان خوب وخودمانی حرف میزد ، به قول بچه ها ی گردان خاکی بودوعاشق ، مدتی را با بچه های گردان امام حسن(ع) درمنطقه شلمچه ، همان سه راهی وهمان کمین بیست متری معروف ماموریت داشتیم ، هرروز اورامیدیدم تنگ غروب آرام وبی سروصدا از سنگرخارج می شدوبه سمت سنگر کمین می رفت ، یک روز با یکی ازبچه ها که بهش می گفتن خاله زا او را تعقیب ودرپی اش رفتیم ، دیدیم کتاب دعا را باز کرده ودرهاله ای از اشک وآه زیارت عاشورا را زمزمه می کند بی آنکه اومتوجه حضور ما شود درگوشه ای نشستیم و نظاره گر شانه ها یی شدیم که پی درپی تکان میخورد وصدای صاف وسوزناکش به گوش می رسید . مدتی کوتاه بعد از دعا جلو رفتیم ودست روی شانه اش گذاشتیم وسلام کردیم واین نوعی دوستی با مقربین درگاه خاص خدا بود که اونیز جواز ورود به بهشت را از دستان مبارک مادر سادات حضرت زهرا گرفته بودتا آرام ومطمئن در مورخه 6/6/66 ساعت 4 بامداد در وقت نماز صبح در همان کمین 20متری به خدا رسید .روحش شاد .09183641841
شوق دل
بارپرودگارا ازتومی خواهم که همیشه شمعی باشم تا بسوزم وازسوختنم نوری حاصل شود و دیگران ازاو بهره گیرندتا نمونه بارز اخلاص درعمل ،شجاعت درگفتارومظهرفداکاری وایثار آرام جانم گرددوشهادت درراه خودت نصیبم . خدایا تو را شکرمی گذارم ازآنچه برایم مقدرنمودی تاآنچه آفریده ای برایم درسها باشد همچون کوه استوار،چون زمین محکم ،چون باد رها،چون آب روان ،چون دشت پرهیاهو ، چون روزروشن وچون شب تاریک،که همه وهمه عزت آفرین ولذت پذیر است.شکرازچشمانی که به من دادی تازیبائی های دنیاراببینم وآنهارادرک کنم وپرستیدن راجزئی ازپرستش ذاتت بدانم .شکرخدایی را که عشق راسرلوحه محبّتم قراردادتا دردل عشاق بسوزم تادرلّذت دنیا طلبی وایام زودگذرنسوزم. خدایا تورا شکرمی گویم که همه چیزراآفریده ای تا بتوانم باسیقل دادن به روح وقَلب ونَفس خود دربَلمی سواربرموج دریا از افق تا کران بنشینم وازقید زمان ومکان خارج شوم تا فشارزندگی دردنیا را ناچیزبدانم تادردریای پرتلاطم معصیت غرق نشوم.چراکه پوچی لذّتهای زودگذر وناپایدار رابرایم عیان کردی. ۰۹۱۸۳۶۴۱۸۴۱
روزی ، روزگاری ، ازروزهای جنگ
قراربودکاروانی ازفاو تا جماران جهت زیارت حضرت امام خمینی (ره) حرکت کند ودربین راه ازمقر هر لشگرچند نفری به کاروان ملحق شوند. کاروان به مقرلشگر17 علی ابن ابیطالب (ع) معروف به شهرک بدر یا همان پادگان شهیدزین الدین بود، رسید،مقرما نزدیک اندیمشک بود . درحسینیه لشکراعلام کردن کسانی که مایلند به دیدارحضرت امام مشرف شوند ، بعدازنماز به دفترتبلیغات مراجعه وثبت نام کنند ومن نیزازشوق دیداربا برادرچگینی رفتیم ثبت نام وباکاروان حرکت کردیم دربین راه مردم مهربان وخیربرای دیدنمان کنارجاده ها می آمدند والتماس دعا داشتند وهرچه داشتند درطبق اخلاص و به نیت تبرک به ما هدیه میکردند. روزهای سخت وطاقت فرسا پشت سرهم طی شد، پاها تاول زده بود ، خسته وکوفته بعداز25روز به تهران رسیدیم ودرحسینیه جماران به دیدارش نائل شدیم . وخستگی راه را باچهره پدرگونه ومحبت آمیز و مهربانش بیرون کردیم . اوبرایمان سخن می گفت ومانیزمحو چهره ی نورانیش بودیم ناگهان کلامی ازدهان مبارکش که زمین و زمان را با شکستن بغضمان دگرگون کرد ، او می گفت (من بحال شما قبطه میخورم ودست وبازوی شمابسیجیان رامی بوسم). یادش گرامی باد .۰۹۱۸۳۶۴۱۸۴۱